موانع تولید عروسک پولیشی را چطور برطرف کنیم؟
همه می گفتند با سر به زمین می خوری اما به صادرات رسیدیم
موانع تولید عروسک پولیشی را می شناسید؟ کسانی که دستی بر آتش تولید عروسک پولیشی دارند، می دانند که این بازار بزرگ در کنار جاذبه هایش ، سنگ زیر پا هم کم ندارد. بنابراین ضروری است ، قبل از ورود به این حوزه از کسب و کار با موانع آن هم آشنا شوید. از آنجایی که تولید عروسک پولیشی در ایران بیشتر از اینکه به صنعت اسباب بازی متکی باشد به خوداشتغالی زنان و بانوان هنرمند بازمی گردد، در این مقاله تجربه موفق یک کارآفرین موفق تولید عروسک پولیشی را در اختیارتان می گذاریم. این بانوی کارآفرین توانسته است با تاسیس یک شرکت ، ایده ارزش محوری را عملیاتی کند. مهمترین خصوصیت این زن مصمم، دیدن روشن مسائل و موانع و تمرکز برای حل آنهاست. در حالی که مهمترین علت شکست تازه واردان جوان و کم تجربه، ایده آل گرایی آنها و ندیدن مسائل بوده است. امیدواریم نکاتی که در این مقاله به آنها اشاره شده برای شما مفید و سازنده باشد.
معرفی یک شرکت موفق در زمینه تولید عروسک پولیشی
بی بی ابیلیتا یک شرکت چند رسانه ای است که ماموریت خود را حفظ فرهنگ احترام و ارتباط نسل جوان با پدربزرگ و مادربزرگ ها به عنوان بزرگتر های خانواده قرار داده است. این شرکت از طریق طراحی، تولید و توزیع عروسک های پولیشی، کتاب های موزیکال و DVD اهداف و چشم اندازهای خود را دنبال می کند.
عمده ترین تولید این شرکت را عروسک های پولیشی دختر و پسر در کنار پدربزرگ و مادربزرگ تشکیل می دهد. سودآوری خط تولید این شرکت با افزایش رشد جمعیت آمریکایی های اسپانیایی تبار به طور چشمگیر افزایش یافته است و علاوه بر آمریکا در مکزیک و دیگر کشورهای آمریکای لاتین نیز با استقبال مردم مواجه شده است.
بی بی ابیلیتا محصولات خود را به شکل عمده در اختیار شرکت های walmart ، toysrus و target می گذارد تا با استفاده از شبکه توزیع گسترده آنها در آمریکا و آمریکای لاتین محصولات خود را با قیمت رقابتی تر به دست مشتریان برساند.
در ادامه شما را به مطالعه گفت و گویی با کارول فنستر مدیرعامل و بنیانگذار این شرکت دعوت می کنیم. وی به ما می گوید چگونه با مهارت های خود توانسته است موانع و مخالفت های مسیر را پشت سر بگذارد و به عنوان یک بانوی کارآفرین در حوزه اسباب بازی، سودآوری بالایی داشته باشد .
چطور شد که تولید عروسک پولیشی را انتخاب کردید؟
من مددکار اجتماعی آموزش و پرورش بودم و با وجودی که به طور گسترده ای با کودکان و خانواده آنها کار کردم، هرگز فکرش را هم نمی کردم که وارد تولید اسباب بازی شوم.وقتی همراه دخترم به سفری که از طرف دبیرستانش برنامه ریزی شده بود رفتم، فرصتی فراهم شد تا با معلم او گفت و گوی دوستانه ای داشته باشم. وقتی او از آرزوی دیرینه خود درباره توجه به مفهوم خانواده و حفظ ارزش های آن گفت، با خودم فکر کردم چقدر جای عروسک ها و کتاب هایی که روی این حوزه تمرکز داشته باشد خالی است. سرانجام با همکاری همین معلم که شریک تجاری من شد، عروسک هایی تولید کردیم که کارکردهای مورد نظر ما را داشته باشد.پروسه تولید این اسباب بازی تقریبا طولانی است. ایده اولیه آن در آوریل ۲۰۰۴ در ذهنم شکل گرفت و در جولای طرح های ابتدایی توسط جولی کشیده شد و در نهایت در می ۲۰۰۵ اولین نمونه آن فروخته شد.
اولین مانع تولید عروسک پولیشی که با آن مواجه شدید را به خاطر می آورید؟
بله، معمولا بزرگ ترین و اولین مانعی که هر تولید کننده ای با آن مواجه می شود تامین سرمایه اولیه است. ما در آغاز کاربه ۴۰ هزار دلار نیاز داشتیم که بیشتر آن باید برای وکیل و خریداری تجهیزات اولیه مصرف می شد.
چطور این مانع را برطرف کردید؟
ما برای حل این مانع و افزایش سرمایه مورد نیازمان چاره ای نداشتیم جز اینکه پیش دوستان و خانواده خود برویم و از آنها بخواهیم برای تولید انبوه این عروسک ها سرمایه گذاری کنند. خوشبختانه ما در خانواده ای بزرگ شده بودیم که مفهوم حمایت و پشتیبانی را درک می کردند. اما با این وجود جلب همکاری و حمایت آنها کار سختی بود و مدتی طول کشید.
مدیریت سرمایه یکی از مهمترین موانع آغاز یک کسب و کار است، شما چه تجربه ای در این زمینه دارید؟
مدیریت پولی که جمع کردیم بسیار مهم بود. شاید برخی هزینه ها، باعث هدر رفتن پولمان شده باشد. اما تاسف خوردن و پشیمانی برای من معنی ندارد، به نظرم، هر کاری که انجام داده ام صرف نظر از نتیجه آن، برایم درسی داشته است. ما سیعی کردیم سرمایه اولیه خود را هوشمندانه هزینه کنیم. اما با مرور زمان متوجه شدیم، سرمایه اصلی ما، زمان و انرژی خودمان است. ما موقعیت و جایگاه شغلی مشخصی نداشتیم. بنابراین به سرعت یک شرکت خصوصی راه اندازی کردیم. اگر می خواستیم مدت زیادی را برای راه اندازی یک شرکت ایده آل صرف کنیم مثل بسیاری از استارت آپ های دیگر شکست می خوردیم. بنابراین طوری برنامه ریزی می کردیم که پول مان را صرف حل الویت های ضروری کنیم. در غیر این صورت با کمبود سرمایه مواجه می شدیم که بزرگ ترین مانع تولید عروسک پولیشی نه تنها در آمریکا که در تمام جهان است.
بهترین مشاوره شغلی خود را از چه کسی دریافت کردید؟
مدیرعامل یک شرکت تولیدی دوچرخه که در کار خود فرد بسیار موفقی بود یکی از بهترین مربیان من بود. او به من می گفت:” برای به ثمر رساندن کارت از این به بعد باید بتوانی سالها با استرس بالا کار کنی و در شرایط سخت هم بهترین نتایج را به دست آوری و گرنه هیچ وقت به موفقیت نمی رسی.” راست هم می گفت. چون هماهنگی های این کار در دو زمینه تولید فروش استرس زیادی را ایجاد می کرد. اگر این استرس به خوبی کنترل نمی شد ملوم نبود چه عواقبی داشت و حتما با ایجاد بیماری، بی حالی و هیجان زیاد خودش مانعی سر راه تولید عروسک پولیشی می شد.
مادرم هم همیشه به من یادآوری می کرد:”در تولید اسباب بازی برای کودکان بیشتر از هر کسب و کار دیگری همیشه حق با مشتری است.”
بدترین نصیحتی که شنیدید چه بود؟
وقتی من تازه می خواستم شرکت را تاسیس کنم مدیر یکی از شرکت های تولید اسباب بازی به من گفت:
” اصلا وارد این کار نشو چون موانع تولید عروسک پولیشی زیاد است. با این ایده ای که داری، حتما با سر به زمین می خوری و چون این چیزهایی که می خواهی تولید کنی با مقاومت بازار مواجه می شود.” ولی برخلاف گفته او، اکنون عروسک ها، کتاب ها و انیمیشن های ما در سراسر کشور به راحتی توزیع می شود. کارشناسان زیادی به من گفتند که عروسک های پولیشی مادربزرگ و پدربزرگ را تولید نکن، چون هیچ کس آنها را نمی خرد، در حالی که این گفته واقعا اشتباه بود و این عروسک ها به رغم پیش بینی های برخی از کارشناسان فروش خوبی دارد.
مهمترین موانع تولید عروسک پولیشی که با غلبه بر آنها به موفقیت رسیدید چه بود و شما چگونه آن را پشت سر گذاشتید؟
از آنجا که من هیچ تجربه مستقیمی درباره تولید عروسک پولیشی نداشتم به سرعت اطلاعات مورد نیازم را از منابع مختلف کسب کردم. مهارت من در استفاده از شبکه های اجتماعی و ارزیابی روانی جامعه به من کمک کرد تا عدم تخصص در این زمینه را جبران کنم. پس از این مرحله بزرگ ترین مانع من کمبود نیروی انسانی بود. برای حل این مساله توانستم ظرف مدت کوتاهی یک تیم بزرگ را دور هم جمع کنم. مانع دیگری که به آن غلبه کردیم تفکر و درک خودمان بود. ما فکر می کردیم آنقدر کوچک هستیم که قادر به پاسخگویی به نیازهای مشتریانمان نخواهیم بود. این مسئله را نیز با به دست آوردن گواهی نامه WBENC ( کسب و کارهای ملی شرکت های زنان) حل کردیم . سپس به عنوان مدیران زن یک شرکت تجاری توانستیم به منبع سرشاری از اسامی، تلفن های لازم و ضروری دست پیدا کنیم، که در حالت عادی هرگز نمی توانستیم به این اطلاعات دسترسی پیدا کنیم. اما در تمام مدتی که با مشکلات دسته و پنجه نرم می کردیم در حال رشد، یادگیری و کسب صلاحیت های لازم برای اداره شرکت خودمان بودیم. همین مسئله هم به ما انرژی مضاعفی برای کار می داد. بنابراین می بینید که موانع تولید عروسک پولیشی هم کم نیست بلکه باید با آها روب هرو شد و آنها را به سرعت حل کرد.
چه مدت طول کشید تا به فروش قابل قبول یا بالایی دست پیدا کنید؟
تقریبا دو سال طول کشید تا در کارمان جا بیافتیم. درآمد خالص سال دوم ما رقمی معادل یک میلیون دلار بود که تقریبا ۱۱ برابر درآمد سال اول مان بود.
وقتی وارد این کار شدید کدام قسمت کار شما را شگفت زده کرد؟
من از اینکه شادابی و رضایت شغلی بالا در میان قدیمی های این صنعت وجود ندارد تعجب کردم. فکر می کنم باید ” جو سنگین” موجود در این صنعت شکسته شود. به هر حال در هر صنعتی برخی متضرر می شوند و برخی سود می کنند. اما این فراز و فرود ها نباید روحیه افراد را تحت تاثیر قرار دهد.
محصولات شما چه تاثیری روی کودکان می گذارد؟
انتقال ارزش های فرهنگی و اصیل به کودکان یکی از دغدغه های ما بود. ما می خواهیم احساس احترام و تعلق خاطر به بزرگ تر ها را به عنوان یک اصل به کودکان آموزش دهیم. از طرف دیگر امیدواریم با ورود عروسک های پدربزرگ و مادربزرگ به خانواده ها، نقش مهمی که آنها در انتقال فرهنگ و آداب و رسوم به کودکان دارند زنده نگه داشته شود. یکی از موانع تولید عروسک پولیشی پدربزرگ و مادربزرگ هم همین مسئله بود. برخی از فروشندگان می گفتند دیگر خانواده به این مسائل علاقه ندارند و دنبال عروسک های فانتزی هستند که بچه ها در کارتون ها می بینند، نه یک عروسک چاق پیر و عینکی! ولی ما معتقد بودیم نبود چنین محصولاتی که یادآور پدربزرگ و مادربزرگ مهربان و خوشرو باشد، بزرگ ترین خلا بازار است. پس می توانیم با سرمایه گذاری روی آن پاسخگوی این نیاز خاموش خانواده ها باشیم. فکر می کنم ما به ترکیب اسباب بازی های سنتی با نوآوری و تکنولوژی احتیاج داریم تا پیوند بچه ها با گذشته و هویت شان قطع نشود.
احترام و ارتباط با بزرگترها یک اصل مهم و کلیدی برای شرکت است
غلبه بر چه موانعی باعث شد امروز صاحب کسب و کار خودتان شوید؟
پدر من در دهه ۶۰ عمده فروشی مواد غذایی داشت و با عمده فروشان بزرگ و قدرتمندی رقابت می کرد. من شاهد تلاش شبانه روزی او برای حفظ کارش بودم. وقتی تولید را شروع کردم، من هم همان رقابت سنگین و نفس گیر را احساس کردم. اما من برای رقابت بهتر، تنها دنبال کار بیشتر نیستم. فکر می کنم راه های دیگری هم برای رقابت سازنده وجود دارد. بنابراین برای باقی ماندن در بازار و پایان این داستان به دنبال کسب نتایج بهتر هستم.
بدترین مانع تولید عروسک پولیشی که با آن مواجه شدید، چه خاطره ای بوده؟
یکی از بدترین تجربیات هر کارآفرینی به زمانی بر می گردد که او روی ارائه طرحی زمان و انرژی زیادی بگذارد و در نهایت، حاصل کار و زحمت او به راحتی زیر سوال برود یا رد شود. اما یک فرد موفق در مواجهه با این برخوردها تنها روی نتیجه گرفتن تمرکز می کند و در صورت لزوم برای بهبود طرح و ایده خود دوباره کار را از ابتدا شروع می کند. من هم بارها و بارها تلاش کردم و ایده هایم مورد تمسخر قرار گرفت. اما ناامید نشدم. چون آنها هم نظر خودشان را می گفتند با غرض یا بی غرض. سعی می کردم کارم را دوباره اصلاح کنم. اما بارش انتقادها و خراب شدن تصوراتم یکی از بدترین موانعی بود که در راه تولید عروسک های پولیشی با آن مواجه شدم.
اگر دوباره شروع می کردید چه می کردید؟
اگر قرار بود دوباره شروع کنم برخی از کارها را به شکل بهتری انجام می دادم. ولی قطعا دوباره همین کار را شروع می کردم. اما به هر صورت می خواستم به همین جایی که امروز هستم برسم . دنبال هدف دیگری نمی رفتم. شاید با اشتیاق بیشتر و روحیه بالاتری موانع تولید عروسک پولیشی را حل و فصل می کردم.
توصیه شما به کسانی که می خواهند تازه وارد این حوزه ازکسب و کار شوند چیست؟
شناخت درستی نسبت به خلا های بازار به دست آورند . ارزش انحصاری محصولی که می خواهند برای مشتریان به ارمغان آورند را به طور شفاف مشخص کنند. همچنین مطمئن شوند که می توانند محصول شان را به همان خوبی که ایده پردازی می کنند، تولید نمایند.
منبع : https://mag.toyinfo.ir (هرگونه استفاده از مطالب و مقالات این سایت تنها با ذکر منبع مجاز است )
جالب بود خصوصا برای دوستم که در خانه عروسک بافتنی درست می کند